• آفتاب پرسته میره تو جعبه ی مداد رنگی هنگ می کنه!
  • بنی آدم اعضای یکدیگرند \ که مثل سگ به هم می پرند \ چو عضوی به درد آورد روزگار \ زخنده دگر عضو ها بی قرار \ تو کز محنت دیگران بی غمی \ گمونم پسر خاله ی شلغمی
  • یه جوجه تیغی با یه کیوی داشته میرفته. بهش میگن این کیه؟میگه داداشمه،سربازه.
  • گاو xمیزنه میره سر چهار راه میگه دربست کشتارگاه. پیرزنه x میزنه میگه من ترانه 15 سال دارم. شیطان x میزنه برای نماز صبح همه رو بیدار میکنه!
  • یارو با گوسفنداش لج می کنه می بردشون چمن مصنوعی!
  • هویجه با بچش داشته تو خیابون می رفته یهو بچش میزنه زیر گریه میگه مامان مامان من آب هویج دارم!
  • به یارو میگن تلخ ترین لحظه عمرت کی بود؟ میگه: وقتی بعد از زلزله رفته بودیم بم و من داشتم جسد یه بچه رو دفن می کردم و اون جسد گریه می کرد به خدا من زندم.